چالش جمعیت جوان و مهاجرت در ایران تا سال ۱۴۳۵
از تحلیل آماری تا پیشنهاد نمایندگی سیاسی مهاجران افغان
---
وضعیت و آینده جمعیت جوان در ایران :
تحلیل آماری و پیشبینی روندهای جمعیتی
۱. تعریف جمعیت جوان
جمعیت جوان معمولاً به گروه سنی ۱۵ تا ۲۹ سال گفته میشود.
این محدوده بر اساس استانداردهای مرکز آمار ایران و سازمانهای بینالمللی تعیین شده است.
۲. وضعیت کنونی جمعیت جوان ایران (بهمن ۱۴۰۳)
بر اساس گزارش مرکز آمار ایران، در سال ۱۴۰۳، حدود ۲۳.۷ درصد از جمعیت کشور را جوانان (۱۵ تا ۲۹ سال) تشکیل میدهند.
۳. استانداردهای جمعیتشناسی و ترکیب ایدهآل
بر اساس اصول جمعیتشناسی، برای پایداری و توسعه اجتماعی-اقتصادی، توزیع سنی باید به شکل زیر باشد:
۲۵ تا ۳۰ درصد از جمعیت در گروه سنی جوان باشند تا نیروی کار و پویایی اجتماعی حفظ شود.
اگر این عدد کمتر از ۲۰ درصد باشد نشاندهنده ی ورود به بحران سالمندی و کاهش نیروی کار است.
اگر این عدد بیشتر از ۳۵ درصد باشد میتواند منجر به بحران اشتغال و فشار اقتصادی شود.
۴. پیشبینی آینده جمعیت ایران (تا سال ۱۴۳۵)
طبق گزارشهای منتشر شده در خبرگزاری عصر ایران و جوان آنلاین، بر اساس روند کنونی نرخ باروری و ساختار سنی، پیشبینی میشود که تا سال ۱۴۳۵:
درصد جمعیت جوان ایران به حدود ۱۶ درصد کاهش یابد.
حدود ۳۰ درصد از جمعیت کشور سالمند خواهند شد.
این تغییرات ناشی از کاهش نرخ تولد، افزایش امید به زندگی و کاهش نرخ باروری است.
کاهش درصد جمعیت جوان میتواند منجر به افزایش وابستگی اقتصادی، کاهش نیروی کار و چالشهای اجتماعی و اقتصادی مرتبط با پیر شدن جمعیت شود.
---
بحران پیری جمعیت: ایران تنها نیست
بحران پیری جمعیت، پدیدهای است که بسیاری از کشورهای جهان با آن مواجه هستند.
در ادامه، به برخی از این کشورها و پیشبینیهای جمعیتی آنها تا ۳۰ سال آینده میپردازیم:
۱. ژاپن
ژاپن بهعنوان یکی از کشورهای پیشرفته، با نرخ باروری پایین و جمعیت سالخورده روبهرو است.
بر اساس گزارشهای UN Population Division (2019)، پیشبینی میشود که تا سال 2050، سهم جمعیت 60 ساله و بالاتر در ژاپن به بیش از 42 درصد برسد.
۲. کشورهای اروپایی
اروپا با نرخ باروری پایین و افزایش امید به زندگی، با چالشهای جمعیتی مواجه است.
طبق گزارش Eurostat، پیشبینی میشود که تا سال 2050، افراد بالای 65 سال در اروپا به حدود 35 درصد از جمعیت برسند.
۳. چین
چین با سیاستهای جمعیتی گذشته و نرخ باروری پایین، با روند پیری جمعیت روبهرو است.
بر اساس پیشبینیهای UN Population Division، تا سال 2050، جمعیت بالای 60 سال چین به بیش از 30 درصد خواهد رسید.
۴. کره جنوبی
کره جنوبی با نرخ باروری پایین و افزایش جمعیت سالمند، با چالشهای جمعیتی مواجه است.
بر اساس گزارشهای Korea National Statistical Office، پیشبینی میشود که تا سال 2050، جمعیت بالای 65 سال کره جنوبی به بیش از 25 درصد خواهد رسید.
۵. کشورهای آمریکای شمالی
آمریکای شمالی با نرخ باروری پایین و افزایش امید به زندگی، با روند پیری جمعیت روبهرو است.
بر اساس گزارشهای United Nations و US Census Bureau، پیشبینی میشود که تا سال 2050، افراد بالای 65 سال در آمریکای شمالی به حدود 28 درصد از جمعیت برسند.
---
کاهش درصد جمعیت جوان و چالش کاهش نیروی کار
کاهش درصد جمعیت جوان به این معناست که در آینده، نسبت افراد در سن کار (۱۵ تا ۶۴ سال) کاهش مییابد، درحالیکه تعداد افراد سالمند افزایش پیدا میکند.
این تغییر جمعیتی چندین چالش اساسی را برای اقتصاد و جامعه ایجاد میکند:
1. کمبود نیروی انسانی در بازار کار
با کاهش جمعیت جوان، مشاغل بیشتری بدون نیروی کار باقی میمانند، بهویژه در بخشهایی که به نیروی انسانی جوان نیاز دارند، مانند تولید، فناوری، بهداشت و خدمات.
2. افزایش فشار اقتصادی بر نسلهای جوانتر
با کاهش تعداد شاغلان، بار اقتصادی تأمین حقوق بازنشستگان و سالمندان بر دوش نیروی کار باقیمانده میافتد.
این مسئله میتواند به افزایش مالیاتها و کاهش رشد اقتصادی منجر شود.
3. کاهش نوآوری و بهرهوری
نیروی جوان معمولاً نقش کلیدی در نوآوری، کارآفرینی و پیشرفت فناوری دارد.
کاهش جمعیت جوان میتواند به کاهش سرعت نوآوری و رکود اقتصادی منجر شود.
4. افزایش هزینههای سلامت و رفاه اجتماعی
با افزایش تعداد سالمندان، دولت باید هزینههای بیشتری برای مراقبتهای بهداشتی، بیمههای بازنشستگی و خدمات اجتماعی متقبل شود.
این امر فشار زیادی بر منابع مالی کشور وارد میکند که در نهایت به دلیل کاهش نوآوری و بهرهوری تأمین نخواهد شد.
5. کاهش پویایی اجتماعی و مهاجرت معکوس
کشورهایی که با کاهش نیروی کار مواجه میشوند، ممکن است برای جذب مهاجران نیروی کار خارجی تلاش کنند، که میتواند به تغییرات اجتماعی و فرهنگی گسترده منجر شود.
---
چالش مهاجرت معکوس در راستای تأمین کسری منابع انسانی حاصل از کاهش جمعیت جوان
بهطور کلی در گذشته هم برخی از کشورها با کاهش جمعیت جوان مواجه شدهاند و برای جبران کمبود نیروی کار به جذب مهاجران خارجی روی آوردهاند، اما این روند گاهی با چالشهایی همراه بوده است.
در ادامه، چند مثال از کشورهای مختلف که این چالشها را تجربه کردهاند آورده میشود:
1. فرانسه – چالش مهاجرت و ترکیب فرهنگی
فرانسه برای جبران کمبود نیروی کار خود به جذب مهاجران از کشورهای مختلف پرداخته است.
اما چالشهایی که در این زمینه ایجاد شده، بیشتر در قالب مسائل فرهنگی و اجتماعی بوده است.
مهاجران عمدتاً از کشورهای شمال آفریقا و خاورمیانه به فرانسه آمدهاند و این امر موجب فشارهای فرهنگی و هویتی شدیدی شده است.
2. آلمان – چالشهای اجتماعی و اقتصادی
آلمان برای جبران کسری نیروی کار خود به پذیرش مهاجران، بهویژه از کشورهای اروپای شرقی و ترکیه، پرداخته است.
با این حال، مشکلاتی در زمینه ادغام این مهاجران در بازار کار و جامعه وجود داشته است.
3. ژاپن – چالشهای پذیرش نیروی کار خارجی
ژاپن بهشدت با کاهش نیروی کار مواجه است و نیاز به جذب نیروی کار خارجی دارد.
با این حال، فرهنگ بسته و مقاومت اجتماعی در این کشور مانع از ادغام آسان مهاجران شده است.
4. ایتالیا – چالشهای ادغام مهاجران و نارضایتی اجتماعی
در این کشور مهاجران زیادی از کشورهای آفریقایی و آسیایی جذب شدهاند، اما مشکلاتی در زمینه ادغام اجتماعی، رقابت با نیروی کار بومی و فشارهای اقتصادی به وجود آمده است.
5. سوئد – چالشهای مربوط به نابرابریهای اقتصادی
سوئد برای جبران کمبود نیروی کار به پذیرش مهاجران پرداخت اما با نابرابریهای اجتماعی، بیکاری و تنشهای فرهنگی مواجه شد.
---
ایران سال ۱۴۳۵: کسری منابع انسانی و چالشهای اقتصادی
۱. پیشبینی جمعیت ایران در سال ۱۴۳۵
بر اساس گزارشهای UN Population Division (2019) و مرکز آمار ایران، جمعیت ایران تا سال ۱۴۳۵ به حدود ۹۶ میلیون نفر خواهد رسید.
جمعیت سالمند (۶۵ سال به بالا): حدود ۳۰ درصد
جمعیت جوان (۱۵ تا ۲۹ سال): حدود ۱۶ درصد
۲. ساختار سنی جمعیت
پیشبینی میشود جمعیت در سن کار (۱۵ تا ۶۴ سال) به حدود ۶۰ درصد برسد.
این کاهش در مقایسه با وضعیت کنونی (حدود ۷۰ درصد) به معنای افت شدید نیروی بالقوه کار است.
۳. نرخ مشارکت اقتصادی و میزان شاغلان
نرخ مشارکت اقتصادی فعلی حدود ۴۲ درصد است.
با این فرض، تعداد کل شاغلان در سال ۱۴۳۵ حدود ۲۴ میلیون نفر خواهد بود، که پاسخگوی نیازهای اقتصاد نخواهد بود.
۴. کسری منابع انسانی
با در نظر گرفتن نیاز سالانه به رشد اقتصادی (حدود ۲ درصد در سال)، اقتصاد ایران به حدود ۱۲ میلیون نیروی کار جدید تا سال ۱۴۳۵ نیاز خواهد داشت.
اما با توجه به نرخ مشارکت و ساختار سنی، تخمین زده میشود که حدود ۴ میلیون نفر کسری نیروی کار وجود داشته باشد.
---
اگر افزایش نرخ باروری در سالهای آینده اتفاق نیفتد یا بسیار کند و ناکارآمد باشد، تنها راه واقعبینانه برای جبران کسری ۴ میلیون نفری نیروی کار در سال ۱۴۳۵، جذب نیروی کار مهاجر خواهد بود.
چرا مهاجرت تنها گزینه باقیمانده میشود؟
۱. افزایش باروری، اثر بلندمدت دارد
فرزندان متولد شده امروز تا حداقل ۱۵–۲۰ سال آینده وارد بازار کار نمیشوند و از طرفی بر فرض اینکه سیاست گذاری موفقی در راستای افزایش باروری صورت پذیرد و تا پنج سال آینده اجرا شود، کافی نخواهد بود.
۲. اتکای صرف به فناوری یا اتوماسیون کافی نیست
ایران هنوز در بسیاری از بخشها (بهویژه کشاورزی، خدمات و تولید) به نیروی انسانی متکی است.
۳. افزایش مشارکت اقتصادی زنان و سالمندان، محدود است
این سیاستها مفیدند، اما بهتنهایی نمیتوانند پاسخگوی کسری ساختاری باشند.
---
مهاجرت: فرصت یا تهدید؟
تهدیدات در صورت نبود برنامهریزی:
تنشهای اجتماعی و فرهنگی
افزایش تبعیض و حاشیهنشینی
شکاف طبقاتی و اقتصادی
-فرصتها در صورت مدیریت درست:
تقویت رشد اقتصادی و پویایی بازار کار
حفظ تعادل جمعیتی
توسعه تخصص و مهارتهای مکمل
---
پرسش راهبردی:
اگر فقط یک گروه و تنها یک کشور قرار باشد برای تأمین نیروی کار مهاجر در ایران تا سال ۱۴۳۵ انتخاب شود، کدام باید باشد؟
پاسخ:
مهاجران افغان (بهویژه فارسیزبانان: هزارهها و تاجیکها) بهترین گزینه هستند.
دلایل انتخاب افغانستان:
۱. نزدیکی زبانی و فرهنگی بالا
بیش از ۴۰٪ مردم افغانستان به زبان فارسی دری صحبت میکنند.
اشتراکات عمیق مذهبی، تاریخی و فرهنگی با ایران دارند.
۲. سابقه طولانی حضور در ایران
میلیونها مهاجر افغان از دهه ۱۳۶۰ در ایران زندگی کردهاند.
نسل دوم بسیاری از آنها با سبک زندگی ایرانی تطبیق یافتهاند.
۳. نیاز اقتصادی دوطرفه
افغانستان با بیکاری و فقر دستوپنجه نرم میکند.
ایران نیاز به نیروی کار ساده و نیمهماهر دارد.
۴. امنیت نسبی و عدم تهدید فرهنگی یا سیاسی
مهاجران افغان به دلیل تشابه فرهنگی تهدید سیاسی و فرهنگی برای ایران محسوب نمیشوند.
---
سناریوی ملی جذب و ادغام نیروی کار مهاجر افغان در ایران تا سال ۱۴۳۵
۱. هدف کلان
تأمین کسری نیروی کار ایران تا سال ۱۴۳۵ از طریق جذب هدفمند، آموزشدیده و مدیریتشدهی مهاجران افغان با تمرکز بر گروههای فارسیزبان، برای تثبیت رشد اقتصادی، حفظ جمعیت فعال و ارتقاء بهرهوری.
۲. گروه هدف
تعداد: جذب حدود ۴ میلیون مهاجر افغان طی ۱۰ تا ۱۲ سال آینده
ویژگیها:
سن ۱۸ تا ۳۰ سال
توانایی جسمی برای کار
آشنایی با زبان فارسی یا انگیزه برای یادگیری
ترجیحاً دارای تجربه کار در ایران یا مهارتهای نیمهماهر و ساده
۳. مراحل اجرایی سناریو
مرحله اول: تدوین چارچوب حقوقی و دیپلماتیک (۱۴۰۴–۱۴۰۶)
امضای توافقنامههای رسمی کارگری با دولت افغانستان یا نهادهای بینالمللی (IOM، UNHCR)
تعریف وضعیت قانونی مهاجران کاری: اقامت موقت–قابلتمدید مشروط به اشتغال، تشکیل خانواده و فرزندآوری
تدوین نظام سهمیهبندی مهاجرت بر اساس نیازهای شغلی در استانها
مرحله دوم: زیرساخت جذب و پالایش (۱۴۰۶–۱۴۱۰)
ایجاد مراکز رسمی جذب مهاجر در مرزهای شرقی
معاینات سلامت، تأیید مدارک، ارزیابی مهارتی
آموزش زبان، حقوق کار، و ارزشهای اجتماعی
صدور کارت شناسایی دیجیتال قابلردیابی با مجوز اشتغال مشخص
مرحله سوم: استقرار، اشتغال و نظارت (۱۴۰۸–۱۴۳۵)
توزیع منطقهای مهاجران بر اساس ظرفیت اشتغال استانها
اتصال مستقیم مهاجران به بازار کار رسمی
نظارت بر بیمه، مسکن، دستمزد و آموزش مداوم
اعطای اقامت بلندمدت برای مهاجران قانونمدار و شاغل
۴. حوزههای کلیدی آموزش و توانمندسازی
آموزشهای مهارتی کوتاهمدت در:
کشاورزی مکانیزه، باغداری، دامداری
خدمات سالمندان، پرستاری خانگی
کارگری فنی (ساختمان، تأسیسات، تعمیرات)
رانندگی، لجستیک، خدمات شهری
آموزش حقوق کار، فرهنگ عمومی، زبان فارسی معیار
۵. اقدامات مکمل برای ادغام اجتماعی
ایجاد فضاهای آموزشی، بهداشتی و فرهنگی مشترک
مدارس دوزبانه و درمانگاههای مرزی
تشویق ازدواجهای بینفرهنگی با حمایت حقوقی
حمایت از نسل دوم مهاجران برای تحصیل، اشتغال و تشکیل خانواده
مقابله با تبعیض، قاچاق انسان، و بهرهکشی
۶. مزایای سناریو برای ایران
جلوگیری از بحران نیروی کار و توقف رشد اقتصادی
کاهش بار مالی دولت از طریق اشتغال مهاجران
ارتقاء مهارت و بهرهوری ملی
جلوگیری از مهاجرتهای غیرقانونی و ناامن از مرزها
---
پیشنهاد: اختصاص دو کرسی نمایندگی در مجلس شورای اسلامی به مهاجران افغان مقیم قانونی بلندمدت ایران
بند الحاقی به سناریوی مهاجرتی ایران تا ۱۴۳۵
*عنوان: تثبیت مشارکت سیاسی مهاجران بلندمدت افغان از طریق اعطای کرسی نمایندگی در مجلس شورای اسلامی*
شرح بند:
بهمنظور ارتقاء ادغام اجتماعی، افزایش حس تعلق و مدیریت واقعبینانه مسائل مرتبط با جامعه مهاجران، پیشنهاد میشود در چارچوب بازنگری حقوقی، به مهاجران افغان مقیم قانونی بلندمدت ایران (بیش از ۱۰ سال اقامت، شاغل، بدون سوءسابقه و آشنا به زبان فارسی) اجازه داده شود ۲ کرسی اختصاصی در مجلس شورای اسلامی داشته باشند.
این کرسیها در راستای پیگیری مسائل مرتبط با جامعه مهاجران و ارائه نظرات کارشناسی در فرآیند قانونگذاری در حوزههایی چون مهاجرت، اشتغال، اقامت و حمایت اجتماعی در نظر گرفته میشود.
---
طرح مکتوب برای ارائه به نهادهای سیاستگذار
عنوان طرح: اعطای کرسی نمایندگی مجلس به مهاجران افغان مقیم قانونی بلندمدت ایران (۱۴۰۴–۱۴۳۵)
مقدمه :
با توجه به روند جمعیتی ایران و نیاز به جذب و ادغام ساختاری نیروی کار مهاجر، بهویژه از افغانستان، لازم است مهاجران قانونی بلندمدت از حداقل سطحی از مشارکت سیاسی نیز برخوردار شوند.
این اقدام در راستای عدالت اجتماعی، انسجام ملی و حکمرانی شفاف ارزیابی میشود.
مفاد پیشنهادی طرح
۱. اعطای ۲ کرسی رسمی در مجلس به نمایندگان منتخب جامعه مهاجران افغان با شرایط زیر:
اقامت قانونی بیش از ۱۰ سال
بدون سوءسابقه کیفری یا امنیتی
شاغل در بازار کار رسمی
تسلط به زبان فارسی
التزام عملی به اسلام
التزام عملی به انقلاب اسلامی و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران
۲. مشارکت این نمایندگان فقط در حوزه قوانین مرتبط با مهاجران، کارگران خارجی و ادغام اجتماعی
۳. انتخاب این نمایندگان با رأیگیری مستقیم از میان مهاجران واجد شرایط یا با معرفی نهادهای مدنی تحت نظارت وزارت کشور
۴. اجرای آزمایشی این طرح به مدت ۸ سال (دو دوره مجلس) و بازنگری در صورت موفقیت
---
مزایای کلیدی این پیشنهاد
۱. افزایش مشروعیت سیاسی و حس تعلق اجتماعی
۲. مدیریت بهتر قوانین مهاجرتی و حمایت اجتماعی
۳. کاهش تنشهای فرهنگی و تبعیض اجتماعی
۴. همراستایی با سیاستهای جهانی مهاجرتی
---
جمعبندی
این پیشنهاد میتواند آغازگر یک «پیمان اجتماعی جدید» میان دولت ایران و جامعه مهاجران افغان باشد؛ پیمانی که اگر با دقت تدوین و اجرا شود، میتواند ضامن پایداری اقتصادی، تعادل جمعیتی و ثبات اجتماعی ایران در دهههای آینده باشد.
اشکان رفیعی – یازدهم اردیبهشت ماه هزار و چهارصد و چهار ( به مناسبت روز جهانی کارگر)